دست نوشته های یک پاسارگادی

( وبلاگ کارمندی از بانک پاسارگاد )

دست نوشته های یک پاسارگادی

( وبلاگ کارمندی از بانک پاسارگاد )

آیا همیشه حق با مشتری است؟

1-      ساعت 15:48

خانم و آقای جوانی به سرعت در حالی که درب بانک در حال بسته شدن است وارد می شوند. همکاران در حال رسیدگی به اسناد و حساب ها و تحویل صندوق هایشان هستند. پسر جوان با صدای بلند به معطل شدنش اعتراض می کند ، در حالی که از حضور بی موقعش بیشتر از یک دقیقه نمی گذرد. همه متعجب می شوند و زمانی که یکی از همکارن او را فراخوان می کند ،چشمکی همراه با لبخندی شیطنت آمیز حواله دختر همراه خود می کند.

 

2-      مشتری از حساب خود مبلغی را برداشت می کند. بعد از یکساعت به بانک مراجعه و ادعا می کند باند تحویلی به ایشان یک برگ – 50.000 ریال - کم دارد. از آنجا که شما در حساب هایتان دقت می کنید و هر پولی را دوبار شمار و باند می کنید ، همچنین با وجود دستگاه پول شمار برای مشتریان و خروج وی از شعبه، از پرداخت وجه به ایشان خودداری می کنید. بعد از ساعتی مسئولی طی تماس تلفنی از شما تقاضا می کند به جهت حفظ منابع و مشتری وجه را پرداخت کنید. شما با اکراه تن به خواسته اش می دهید و شخصاً مبلغ را می پردازید. بعدها متوجه می شوید این ترفندی بوده که در چندین شعبه اجرا شده اما آن مقام مسئول هیچ وقت به آن پی نبرد.

 

3-      مشتری چکی به میزان 500.000.000 ریال را به متصدی پشت باجه می دهد و از او درخواست ایران چک ( و حتی نه یک برگ اسکناس ) می کند. از آنجا که پرداخت وجه بیش از 150.000.000 ریال بنا بر بخشنامه بانک مرکزی ممنوع می باشد، شما این امر را به وی گوشزد می کنید. مشتری بر خواسته خود پافشاری می کند و وقتی از دریافت این وجه نا امید می شود چک را با حرکتی ناپسند از شما پس می گیرد و ضمن گفتن جملات ناشایست به شما، مسئولین بانک و زمین و زمان از شعبه خارج می شود.

 

4-      شما دکمه فراخوان را فشار می دهید. مشتری پشت باجه حضور پیدا می کند. با چهره ای برافروخته به معطلی خود اشاره می کند. منتظر جواب از طرف شماست تا دعوایی را ترتیب دهد. وقتی موفق نمی شود به دنبال بهانه دیگری می گردد. سرانجام موفق می شود و با دعوا و سر و صدا از شعبه خارج می شود. ...

روز بعد به شما مراجعه می کند و ضمن عذرخواهی از شما داستان شکسته شدن شیشه اتومبیل خود و دزدیده شدن ضبط ماشین را قبل از ورود به بانک برای شما توضیح می دهد.

*      *        *          *          *          *          *

" عبارت «همیشه حق با مشتری است» را به لرد سنیزبری در بریتانیا نسبت می دهند اما گفته می شود که «جان وانامیکر» مالک یک فروشگاه بزرگ در فیلادلفیا نخستین کسی است که در دهه 1860 میلادی این عبارت را برای اولین بار به کار برده است

" همچنین عنوان شده است که : در اواخر قرن نوزدهم عبارت « مشتری پادشاه است The Customer is the king توسط جان نامیکر John Nomiker در آمریکا مطرح شد و مشتری مداری در بازار خرید و فروش رونق گرفت و مفهوم رضایت مشتری در مدیریت بازار جایگاه خاصی یافت" ...


با توجه به قانون طلایی مشتری مداری در تجارت مبنی بر اینکه " همیشه حق با مشتری است " ابتدا در کشورهای توسعه یافته با فرهنگی متفاوت از ایران همچنون انگلیس و آمریکا شکل گرفت آیا می توان آن این قانون را بدون هیچگونه تعدیلی در اینجا هم به کار برد؟!!

از طرفی با توجه به رفتارهای غیر قابل پیش بینی این دست مشتریان ، آیا می توان آنها را  بنا بر عقیده جک ولش – یکی از مدیران موفق و برجسته قرن - در جایگاه شریک قرار داد؟!!

و در آخر اینکه به نظر می رسد رسیدگی و اهمیت به مشتریان داخلی که در واقع همان کارکنان یک سازمان هستند نسبت به سایر مشتریان در اولویت قرار دارد. زیرا رضایت و وفاداری آنها تضمین کننده وفاداری تمامی اجزای یک سازمان به مشتریان خود می‌باشد. به همین دلیل مباحثی نظیر بازاریابی بر اساس وفاداری مشتریان داخلی نیز شکل گرفته است.
نظرات 28 + ارسال نظر
باجه نشین جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:20 ق.ظ http://mahdokhti.blogfa.com/

سلام بر همکار عزیز
واقعا بعضی از آدم ها از نظر روحی مشکل دارند

بعضی مشتری های بانک هم اینجوری اند.

کم کم آدم یاد میگیره مقابل اینجور آدما، یه گوشش در باشه و گوش دیگه دروازه!

البته من هنوز خودم خوبه خوب یاد نگرفتم!
ولی دارم تلاش میکنم!

نارسیس جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 ق.ظ http://nhphys.blogfa.com

با سلام و عرض تشکر جهت رویت پست جدیدتان
متاسفانه رسم و پایه در بانک های خصوصی به اشتباه گذاشته شد
گاهی هر چه VIP داری کنی و حتی اگه شده کاره مشتری را هم بدونه نوبت راه بندازی بدتر و صدها بار بدتر خواهد بود. چون ممکنه از معطل شدنه بیش از حدش شکایت کنه
به نظر من در حیطه بانک باید یک سری از حدود رعایت میشد که عوامل بانک های خصوصی پا را از حدود اسبق خود فراتر نهادند و با دادنه یک شخصیته توهمی و تخیلی به مشتری باعث بالا بردنه سطح توقعات وی و در نهایت سطح توقعات اجتماع مشتریان شدند.
گفتنیست که تمامه مضرات و آسیب های روحی و خستگی های جسمی این بدعت غلط نهادن تنها متوجه بانکداران خواهد بود که با هیچ وام و مزایایی جبران پذیر نیست و نخواهد بود.
در هر حال کاریشم نمیشه کرد و باید بسازیم و بسوزیم

سیمین جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:05 ق.ظ http://30min.blogfa.com

همین جمله همیشه حق بامشتری است بعضی از مشتری ها رو بیش از حد متوقع کرده
من شما رو لینک می کنم

کارمندان بانک ملی ایران جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:34 ب.ظ http://bmikarmand.persianblog.ir

سلام همکار گرامی من شما را با نام کارمندان بانک پاسارگاد لینک کردم .شما نیز بلینک

سلام
لینک شما هم اضافه شد
موفق باشید

میثم علوی جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:23 ب.ظ http://jonoubshargh.samenblog.com

ما با این حقیقت مسلم روبرو هستیم که حیات بانک به وجود مشتری وابسته است. امروز به علت وجود رقبای تازه نفس وبیشمار، ما با مشتریانی سختگیر، بی رحم، بی وفا و سنگدل روبرو هستیم که روز به روز بیشتر گلایه می کنند و سریعتر از دستمان می گریزند. با دیدن یکی دو خطا، با دیدن یک برخورد نادرست به سوی آدرس رقیب حرکت می کنند.
بنابراین، باید که در مواجهه با کارکنانی که مستقیما" با این مشتریان در ارتباط هستند، با دقت وطبق برنامه عمل کرد. مهمترین قدم، در ایجاد یک سیستم مشتری مدارواقعی، کسب رضایت مشتریان درون سازمانی، یعنی همان پرسنل می باشد! میزان رضایت آنها تعیین کننده ی میزان رضایت مشتری خواهد بود. سازمانی که به تمام مسئولیت های خود( مادی ومعنوی) در قبال پرسنل عمل می کند، آنها را جزء منابع با ارزش کسب و کار خود می داند و هرگز راضی به نارضایتی ایشان نیست، برنده ی عرصه ی رقابت در جلب رضایت مشتریان برون سازمانی خواهد بود. اینکه مشتری درون سازمانی به چه میزان از شما رضایت دارد، تعیین می کند که مشتریان برون سازمانی شما چگونه رفتارمی کنند، میزان اعتمادشان به شما چقدر است و چقدر مایل به معرفی شما به دیگران هستند.
این رضایت حاصل نمی شود مگر، با ایجاد فرهنگ مشارکت و جذب سیستماتیک انتقاد از راه ارتباط اصولی و مستمر، که به علت کنترل همیشگی توسط پرسنل، علاوه بر تامین نیازهای معنوی کارکنان( انگیزه، شور، نشاط، همدلی، صمیمیت و شناخت)، تمایل به امیال نفسانی اعتماد سوز در صاحبان قدرت را، کاهش می دهد.

میثم علوی جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:28 ب.ظ http://jonoubshargh.samenblog.com

به بانک نگار هم سر بزنید .network.banknegar.ir

جاوید جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:47 ب.ظ http://e_skenas.mihanblog.com/

درود !
با توجه به نظر شما بنده مایل به تبادل لینک با شما می باشم ؛ اما به یه شرط زیر :
1- نام وبلاگ بنده حداکثر در بین 3 آدرس بالایی وبگاه دوستان قرار گیرد
با تشکر قبلی [در ضمن بنده نام وبگاه شما را اضافه کردم]

یاسین جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:01 ب.ظ http://niayeshz.blogfa.com

اتفاقا اونی که این شعار را گفته بود همون حق با مشتری است رو میگم بعد از چند روز به غلط کردن افتاد و باعث بوجود آوردن جو منفی در بانک ها شد که به سرعت هر چه تمام تر شعار خود را اصلاح کرد و این گونه گفت
حق با مشتری است اگر بتوان حق را به او داد
ما که تو ایران خودمون همیشه حق با بالاسری ها و مایه داران بوده و هست
وقتی رابطه هست ضابطه به چه درد می خوره قانون کیلویی چند و از این جور چرت و پرت ها
من که به یه کلمه از این شعار که اعتقاد ندارم
راستی نمی دونستم بانک های خصوصی اینقدر در مورد این مشکلات پیش پا افتاده مشکل دارن
حق نگهدارت
موفخ باشی

موسوی جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:31 ب.ظ http://banking.vcp.ir

باسلام وقتی که داشتم نوشته اتون رومیخوندم یاد بلاهای متعدد ودعواهایی که با مشتریان وهمکاران ومسئولین شعبه ام داشته ام می افتم ،اوضاع در نخستین بانک ایرانی همچنان نخستین است ومسئولان رده بالای این بانک باداشتن دستگاه نوبت دهی همچنان مخالفت میکنند وانرا از عوامل دفع مشتری میدانند شما باید به بانکتان ومسئولینش ببالید لطفا مراهم لینک کنید

داستانسرا (عمولی) جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:18 ب.ظ http://www.amoooly.blogfa.com

سلام و درود دوست عزیز.[گل]
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست.
با اتمام جشنواره وبلاگهای بانکی بخاطر اینکه مثل دفعه گذشته همدیگه رو گم نکنیم و پراکنده نشیم تصمیم گرفتم همه برو بچه های وبلاگ نویس بانکی رو تو لینکای بانکیم ثبت کنم ,درصورت تمایل به تبادل لینک لطفا خبر دهید متشکرم[گل]

داستانسرا (عمولی) جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:45 ب.ظ http://www.amoooly.blogfa.com

سلام همکار عزیز و سپاس از لینکتان ُمنهم شمارو لینک کردم و امیدوارم تعامل بیشتری باهم داشته باشیم و ارتباطمون فقط در یک تبادل لینک ساده خلاصه نشه ُدر مورد پیشنهادتون درمورد ثبت لینکهای بانکی در صفحه اول باید عرض کنم که بخاطر سنگین بودن صفحه اصلی فعلا این کار مقدور نیست ولی بازدید همون صفحه هم به اندازه صفحه اصلی هستش.در آینده اگر روش بهتری بنظرم رسید حتما اقدام خواهم کرد.

حمید مویدی شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ق.ظ http://ertebatgostare83.blogsky.com/

باسلام شما را لینک کردم یه امید موفقیعت

ممنون

نیلوفر شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:15 ب.ظ http://www.delshodehgan.persianblog.ir

سلام . واقعا چقدر این کارمندای بانک مظلومن . من توی اینهمه سابقه ایی که دارم به این باور رسیدم که مشتری های بانک هر جا که عقده ایی یا مشکلی دارن تلنبار میکنن و همهشو سر کارمند بانک خالی میکنن

محمد شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:08 ب.ظ http://bskerman.blogfa.com

سلام
همکار خیلی وب جالبی داری
در زمان حال باید حرفی فراتر از حق با مشتری را زد باید گفت
مشتری شریک ماست.
من شما رو لینک کردم

داستانسرا(عمولی) یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:53 ب.ظ http://www.amoooly.blogfa.com

همکار عزیز نکته بسیار ظریف و قابل توجه همین موضوع هست که یک اصل اروپائی رو چطور میشه در جهان سوم اجراکرد؟و بنظرم اگر قبل از پیاده کردن همچون اصلی فرهنگ سازی نشه نه تنها نتیجه مثبتی در پی نخواهد داشت بلکه ممکنه که موجب وارد آمدن ضررهای بسیار جبران ناپذیری هم بشه.

رامین دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:34 ب.ظ http://www.bankrefah.blogfa.com

سلام آدرس وبلاگ شمارو در وبلاگ خودم درج کردم ممنون میشم که وبلاگ بانک رفاه رو در وبلاگتون ثبت کنید

ناصر حاتمی خواجه سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:37 ب.ظ http://nh.blogfa.com

با سلام و عرض احترام
ضمن تشکر از حضور شما سرور ارجمند در وبلاگ اینجانب با پیشنهاد شما موافق هستم .
erfanhatam@gmail.com

صادق _(موسسه ثامن الائمه ) سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:49 ب.ظ

سلام همکار عزیز
جواب کوتاه سوالتون اینه «بله، همیشه حق با مشتری است». امّا جواب مفصّل
خیر بنگاه‌های تجاری وبانک ها برای قاپیدن مشتری از یکدیگر سر و دست می‌شکنند و بازار رقابتی شکل گرفته پس مجبوریم بگیم همیشه حق با مشتری

وبلاگ شما رو لینک کردم دوست داشتین وبلاگ منو به لیست دوستان اضافه کنید
در پناه حق

صادق _(موسسه ثامن الائمه ) سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:51 ب.ظ http://samen42.blogfa.com/

http://samen42.blogfa.com/

مجتبی شهبازی پنج‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 ق.ظ http://shahbazi.orq.ir

با سلام خدمت شما
با تشکر از شما برای تبریک.با کمال میل آماده تبادل لینک می باشم.با آرزوی موفقیت روز افزون.
اینجانب به نوعی جزء خانواده بانک پاسارگاد می باشم.
http://shahbazi.orq.ir

حسین کمیلی جمعه 3 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ق.ظ http://bankmaskan.mihanblog.com/

با سلام. به نظر من هم این جمله بصورت درست تعبیر نشده است و نیاز به توضیح مفصلتری دارد.خوشحالم که چنین بحث جالب و مهمی در اینجا مطرح گردید. برای مشاهده مطلب مشابه و از نگاهی دیگر در وبلاگ اینجانب میتوانید به آدرس ذیل مراجعه نمایید:
http://bankmaskan.mihanblog.com/post/79

مسلم جمعه 3 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:34 ب.ظ http://www.bankemeli1307.blogfa.com

درود بر شما ...

بعد تاخیر چندین روزه ...منم شما رو لینک کردم ...

متاسفانه کارمندای ما خیلی بابت این شعار ضربه خورده اند ..

هم مالی . هم.......

ولی از قدیم گفتن ...مال یتیم خوردن نداره ..

محمود خرمی فرد شنبه 4 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:02 ق.ظ http://member-agri.blogfa.com/

ضمن تشکر از شما وتقدیر از وبلاگ شریفتان .شما نزد ما لینک شدید .

شمهحخعق شنبه 4 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:33 ب.ظ http://www.itmanager.blogfa.com

سلام همکار محترم
مایل به تبادل لینک

یک همکار شهرستانی چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:38 ب.ظ

سلام و خسته نباشید به شما همکار عزیز دوست دارم یک مطلب هم در مورد ساعات کار زیاد شعب به خصوص در شهرستان ها بنویسی شعبه ما از ۷صبح شروع به کار میکنه تا ساعت ۵.۵ عصر اونوقت فکر کن با این همه حجم کار یک مشتری بیاد و عمدا بخواد مشکل درست کنه ممنون از تلاش شما

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما همکار گرامی
در اولین فرصت مطلبی طبق درخواست شما تنظیم و در وبلاگ قرار خواهد گرفت.
ایکاش می فرمودید در کدام شهرستان یا استان مشغول هستید تا راحت تر و با استدلال قوی می نوشتم.
راستی خوشحال میشم این وبلاگ رو به دیگر همکاران معرفی بفرمائید.
با آرزوی موفقیت

عباس رضایی ثمرین شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:46 ب.ظ http://a-rezaei.com

درود بر شما دوست عزیز، تاکید خودم بر برخورد احترام آمیز و قابل قبول همکارانتان در بانک پاسارگاد و تقریبا تمام بانک های خصوصی دیگر را مجددا تکرار می کنم، ضمن تشکر و آرزوی موفقیت به استقبال انتقادتان می روم.
دوست عزیزتر از جان، من همه همکاران سیستم بانکی را یکسان نگاه نکرده و همه را مورد انتقاد قرار ندادم، اصراری هم به این کار ندارم، ضمنا این کار را درست نیز نمی دانم، اما اگر شما اصرار دارید که خود را نماینده تمام همکاران شبکه بانکی بدانید و فارغ از عملکرد آنها از تمام آنها دفاع کنید، مشکلی نیست، بسم الله...
جالب ترین قسمت فرمایشتان قسمتی بود که فرمودید برخی رفتارها به دلیل سنگینی کار، خستگی زیاد و برخوردهای نامناسب برخی از مراجعه کنندگان ممکن است سر بزند اما در کل نگاه همکارانتان در شبکه بانکی اینچنین نیست، بنابراین تمام همکاران شما در شبکه بانکی رفتاری کاملا استاندارد دارند و اگر هم بعضاً رفتار بدی صادر می شود، تقصیر مشتریان است، اشکالی ندارد قربان این را هم می پذیریم، حق با شماست معمولا مردم مقصرند...
برعکس جنابعالی بنده هرگز از رفتار تمام مشتریان بانک ها دفاع نمی‌کنم، چندین بار تا کنون در مقابل باجه بانک، از مشتریانی که رفتار نادرستی دارند انتقاد کردم و از همکاران عزیز شما در سیستم بانکی دفاع کرده ام، تازه این مسئله را وقتی باید مطرح کرد که تنشی، دعوایی یا چنین ماجرایی در بین بوده باشد، چیزی که من نوشتم چه ارتباطی به ماجراهایی اینچنینی دارد؟ انگار متن را نخوانده اید؟ مگر من گفتم تحویلدار بانک ملی با من بدرفتاری یا تندخویی کرد که شما می گویید ممکن است به دلیل برخورد مراجعه کنندگان بوده باشد؟ شاید توضیح مجدد لازم باشد، برای انجام یک کار کاملا روتین و معمولی بنده دو ساعت وقت خود را از دست دادم، به هیچ عنوان کسی با تندخویی یا بدرفتاری نکرد، اتفاقا همکار عزیزتان در شبکه بانکی که نگران توهین به شخصیتش هستید، کاملا خنده رو بود و با تبسمی بر لب بنده را دو ساعت تمام سرکار گذاشته بود، مابقی همکارانش هم بسیار خوشحال و خندان بودند، از این هم بگذریم، اشکال ندارد لابد به قول حضرتعالی مقصر من بوده ام...
دوست عزیز من کلمه له له را برای بانک های دولتی، آنهم نه کارمندان که مدیران آنها به کار بردم، شما چرا به خود گرفته اید؟ مگر در بانک خصوصی کارمند نیستید؟ واژه له له را به کار بردم، چون درصد بالایی از پیام های بازرگانی تلویزیون وزین ما، به جذب همین منابع به زعم جنابعالی ناچیز اختصاص دارد و بنده و تمام افراد با درجه آی کیوی بالاتر از گوجه می فهمند که حتما جذب همین منابع برای آنها سود دارد که اینچنین سرسام آور هزینه تبلیغات می کنند، حتما بانک شما از منابع ناچیز مشتریان بی‌نیاز است، اما مابقی بانک‌ها تا آنجا که من می دانم اینگونه نیستند.
برادر گرامی، هیچ مراجعه کننده ای حق ندارد، حتی در صورت سپرده گذاری میلیاردی همکاران شما در شبکه بانکی را برده خود بداند و اگر چنین اتفاقی در مورد هرکسی بیفتد، مطمئن باش بنده به عنوان مراجعه کننده و مشتری بانک، اینقدر شجاعت دارم که بگویم او بیخود کرده است، کار اشتباه، اشتباه است، از جانب هر کسی که باشد، تعصب صنفی و قبیله ای چندان با وجدان و اخلاق انسان جستجوگر دنیای مدرن همخوانی ندارد.
نهایتا اینکه تا کنون مبلغ قابل توجهی در اختیارم نبوده که آن را وارد شبکه بانکی کنم، از این جهت شاید مصداق همان حرفتان در باب منابع ناچیز باشم و در نتیجه در مراجعه به بانک ها حق نداشته باشم در مقابل سوء رفتارها اعتراض کنم، اما تا کنون تمام حسابهای بانکی ام قرض الحسنه بوده و ریالی از هیچ بانکی سود نگرفته ام، خدمات دیگر از جمله وام و ... نیز نگرفته ام، تنها کارت عابر بانکی داشته ام، که آنهم در حداقل 30 درصد موارد به دلیل خرابی سیستم ها نتوانسته ام استفاده کنم و دستم در پوست گردو مانده، در هر حال باز هم از برخورد همکاران متین شما در بانک پاسارگاد کمال تشکر را دارم و معتقدم من هرگز توهینی به آنها نکردم و نمی کنم، حتی در مورد همکارانتان در بانک های دولتی هم تاکید کردم مشکل خود کارمندان نیستند، مشکل ذهنیت فرسوده حاکم بر این سیستم هاست، بگذریم...موفق باشید
راستی، آرزو می کنم ای کاش یک بار و تنها یک بار گذرتان به یکی از شعب بانکهای آن منطقه ای که در مطلب وبلاگ اشاره کردم بیفتد، علی رغم آرزوی من شما دعا کنید این اتفاق نیفتد، چون اگر بیفتد ناگزیر می شوید که بسیاری از واژه ها از جمله احترام و محترم و ... را در ذهنتان بازتعریف کنید...عذرخواهی می کنم از اطاله کلام

با سلام خدمت شما دوست عزیز و مشتری گرامی
قبل از هر سخنی باید عرض کنم من خودم رو نماینده همکاران شبکه بانکی معرفی نکردم. بلکه تنها بخشی از تجربیاتم را نوشتم که شاید – تاکید می کنم شاید- در خصوص دیگر همکاران هم مصداق داشته باشد. اینکه می فرمائید آن همکار با تبسم و در کمال خونسردی باعت اتلاف وقت شما شده کار چندان شایسته ای نبوده و من هم تائید نمی کنم. کما اینکه خود من هم با این مشکل مواجه شده ام و این مساله و مشکل در حالی صورت گرفته که همکاران بانک دولتی از بانکی بودن من مطلع بوده اند. بنابراین رفتار کلیه همکاران همیشه مورد تائید نیست. مطالبی که عرض کردم صرفاً به آن خاطر بود کمی و گاهی به مشکلات ما هم توجه داشته باشید. این موضوع در پاسخ شما کاملاً واضح بود و تفکر شما قابل احترام. بنابراین با این فرمایش شما که به طعنه فرموده بودید معمولا مردم مقصرند، موافق نیستم.
به نظر من کارمند خوب کسی است که اولاً تحمل بالایی در مواجهه به مشکلات داشته باشد و از همه مهمتر آنکه عصبانیت خود در مورد مساله و مشکلی که قبلاً پیش آمده بر سر نفر بعدی خالی نکند. هر چند باید توجه داشته باشیم که ما انسانیم نه ماشین.
در خصوص به کار بردن لغاتی از جمله له له و ... هم باید بگویم این کلمه را به خودم نگرفتم. بلکه اصولاً با به کار بردن چنین لغاتی مخالفم. سبک نوشته های شما چنان زیبا و ادیبانه هست که لغاتی این شکلی در آن پسندیده نیست.
در خصوص سپرده گذاران نیز باید عرض کنم من شخصاً به شعور و شخصیت مشتریان احترام می گذارم و محترم شمردن آنها وابسته به میزان پولی که در حسابشان وجود دارد ، نیست.
از پاسخ شما اینگونه برداشت کردم که نظر من در مورد نوشته تان تند بوده ، بنابراین ممنون میشم اگر عذرخواهی من رو بپذیرید. از طرفی فکر می کنم این بحث ها بتواند ضمن آشنایی بیشتر همکاران و مشتریان در خصوص مشکلات و خواسته هایشان ، سبب نزدیکی این دو گروه شود.
در پایان برای شما آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.

حمید پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 ب.ظ http://hamidreza-parmis.persianblog.ir

وقتی یه کارمند شما یه درخواست ساده صدور مجدد کارت را که پیشش تکمیل میکنی بعد از 10 روز هنوز در سیستم ثبت نکرده یا همکار شما وقتی میبینه زیاد با حسابت کار نمیکنی اگه ازش خدمتی بخوای که میتونه آن تایم برای شما انجام بده ولی به هوای اینکه شاید اطلاع نداری از نحوه کار میگه 3 روز دیگه بیاین فلان چیزو تحویل بگیرید و وقتی آگاهی خودتو نشونش میدی تا بناگوش سرخ میشه البته همه همکاران شما اینگونه نیستن ولی اکثر شما فکر می کنید چه رتبه مهمی دارید و با یه نگاه از بالا به مشتری نگاه میکنید من از روزی به خودم قول دادم هر جا مطمئنم در نظام بانکی حق با منه مسئول مربوطه رو توبیخ کنم و خدا را شکر تا حالا یه چند موردی هم بوده لطف کنید اگه کاری را نمی خواهید انجام دهید بگید نمی تونم نه اینکه بهانه های چند کیلیویی بیارین و به این هم فکر کنید که مشتری ها هم از روال انجام کارها آگاه هستند و فرض را بر آگاه نبودن مشتری قرار ندهید

با سلام خدمت شما دوست عزیز
در پاسخ به نظر شما باید عرض کنم رفتار یک یا چند نفر را نمی توان به کلیه اعضاء یک سازمان تعمیم داد. از طرفی همه مشتریان نیز آنگونه نیستند که در این پست به آن اشاره شد.
امیدوارم رفتار مناسب و عملکرد خوب دیگر همکاران باعث شود تا خاطره ناخوشایند شما از بانک، از ذهنتان پاک شود.
موفق باشید.

پریسا سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:36 ب.ظ http://paribala.blogfa.com

میبینم که کارمندا و مشتریا دل خوشی از هم ندارن. من میگم کارمندا هم از جنس همون مشتریا هستن و همه جورشون پیدا میشه.
در مورد این مطلب باید بگم این جمله رو داداش من ( همکار بانک ملی) همیشه میگه. "مشتری مداری خیلی هم خوبه منتها مدیران بانک باید بدونن که اولین مشتری اونها کارمنداشون هستن و وقتی کارمندی از سازمانش راضی نیست چطور میتونه مراجعه کننده های دیگر رو راضی نگر داره".
ممنون از مطلب زیباتون

سلام
من هم با این نظر شما موافقم که اولین مشتری هر سازمانی کارمنداشون هستن و در ابتدا کارمندان رو باید راضی نگه داشت. اما ایکاش مدیران ما هم - البته نه تنها در بانک ما، بلکه در کلیه سازمان ها - به این جمله اعتقاد پیدا می کردند و با اثرات آن آشنا می شدند.
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد